سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

پاسخ «حسین زودبین» به پیام های

«جعفری» و «فعال هنری ساوجبلاغی»

= بخش دوم =

به اعتقاد حقیر حکایت فرهنگ و هنر در این شهرستان حکایت مشهور چاله و چاه است. حکایت در آمدن از چاله تجدد و غربزدگی و افتادن در چاه تحجر و واپس گرایی است که به نظر اینجانب هر دو مضر و مطرود است در این مجال فرهنگ و هنر بیش از هر چیزی نیازمند تعادل است. بنده هم با قرائت متجددانه که حرام خدا را حلال می کنند مخالفم هم با قرائت متحجرانه که حلال خدا را حرام می دانند و به قولی کاسه داغ تر از آش اند. فرهنگ و هنر ساوجبلاغ اگر به این حال و روز افتاده حاصل نه به آن شوری شور، نه به این بی نمکی ست. اگر کمی خوش بینانه و ایده الیستی به موضوع و عاقبت این دو طیف بنگریم قرائت اول به لندن نشینی و اتاق فرمان فتنه می انجامد و دومی هم به عزلت نشینی و... این دو نگاه قربانیان زیادی را در این کشور و جهان اسلام گرفته که فرهنگ و هنر ساوجبلاغ هم قطره ای از این دریاست.

با کمی ژرف اندیشی در این دو دیدگاه رادیکال به سادگی به انگیزش افرادی که تحت لوای این دو دیدگاه پناه می گیرند پی خواهیم برد و نقطه عطف این کندوکاو همین جاست این طیف ها علیرغم تضاد شدید ظاهری (که گاه به زدوخورد فیزیکی هم می انجامد) در زیر متن اشتراکات متعددی من جمله خود محوری، جاه طلبی، انحصارگرایی و میل شدید به کسب قدرت و ثروت برای رسیدن به مطامع مادی و نفسانی خود را دارند. نگاه اجمالی در تاریخ گذشته نشان خواهد داد این دو گروه علاوه بر انگیزه های مشترک عاقبتی یکسان هم دارند و آن انحراف و در نهایت طرد از جانب مردم است (مصداق آیه شریفه خسر الدنیا و الاخره). آری مشکل فرهنگ شهرستان تجدد و تحجر است، بنده هم اگر چند سال پیش تذکری دادم از سر تکلیف بود الان هم اگر حرفی می زنم ادای تکلیف است. حال پاسخ برخی از اتهاماتی که به اینجانب نسبت داده اند:

1. در خصوص یدک کشیدن لیسانس نمایش باید عرض کنم بنده در طول 7 ترم و با معدل الف لیسانس گرفتم و در تکمیل فرمایش شما الان هم دانشجوی مدیریت رسانه در مقطع کارشناسی ارشد می باشم.

2. در مورد تولید صدها متن نخ نمای مذهبی باید عرض کنم بزرگان ادبیات نمایشی جهان هم موفق به ثبت چنین رکوردی نشده اند چه برسد به بنده کمترین که در این راه هنرجویی بیش نیستم. اشاره به نخ نمایی مذهب کرده اید؛ جهت اطلاع شما باید عرض کنم که دین مبین اسلام و مذهب تشیع آنقدر غنی، کامل و متعالی است که هیچ وقت نخ نما نمی شود، لازم است اضافه کنم بنده اگر در حوزه مذهب کاری می کنم اعتقادی ست و افتخار می کنم که بعنوان فردی مذهبی، ارزشی و تربیت شده مساجد و هیئات مذهبی هستم.

3. دوستان حتما" با بنده هم عقیده هستند که در هنر سودی وجود ندارد که جوینده ای هم داشته باشد. در مورد اقتصادی و سودجو بودن اینجانب هم باید عرض کنم بنده اگر علاقه ای به این مباحث داشتم از رشته اقتصاد تهران انصراف نمی دادم بروم در اراک نمایش بخوانم .(در خصوص دریافت وجوه کلان باید عرض کنم بنده برای تولید تئاتر مذهبی باب المراد یک میلیون تومان دریافت نموده ام که از این مبلغ دویست هزار تومان بعنوان حق التحریر به نویسنده اثر استاد فتحعلی بیگی، مبلغ پانصد هزار تومان برای اجاره لباس و اکسسوار به شهرک سینمایی غزالی، مبلغ هفتصد هزار تومان برای تبلیغات، مبلغ صد هزار تومان به طراح صحنه، دویست هزار تومان هزینه دکور و صد هزار تومان اجاره نور و نور پردازی و یکصد و پنجاه هزار تومان هم هزینه های متفرقه از قبیل ایاب و ذهاب و... بوده که مستندات موجود قابل ارایه است. با یک حساب سرانگشتی خواهید دید حدود یک میلیون تومان هم از جیب هزینه کرده ام.)

4. در این خصوص به شما توصیه می کنم اگر واقعا" دغدغه هنر و مذهب را دارید لازم است به جنابعالی یادآور شوم که با استناد به آیات و روایات و فرمایشات بزرگان لطمه را افراطیون و تفریطیون می زنند که به رغم بنده شما در گروه دوم قرار می گیرید و اگر با لفاظی می خواهید از این واژگان مقدس در راستای عقده گشایی مخفی تان سوء استفاده نمایید به شما توصیه می کنم در این حوزه مطالعه بفرمایید و اکتفا به شنیده هایتان نکنید. بنده آمادگی این را دارم که باشما اگر جسارت این را دارید که هویت اصلی تان را فاش کنید در این خصوص با حضور فعالان فرهنگی شهرستان مباحثه نماییم.

5. در خصوص حمله و بزن بزن هم از شما خواهش می کنم از فضای تخیلی و کارتونی بیرون آمده و کمی واقعبینانه به مسائل بنگرید بنده نه کسی را زده ام و نه به شخص یا گروهی حمله کرده ام، چرا عملی را که خود مرتکب شده اید به بنده نسبت می دهید!!

6. جالب است فردی که با اسم مستعار به دیگران فحش می دهد و تهمت می زند اینجانب را که نظرات و دیدگاهم را در روزنامه با اسم و عکس چاپ می کنم متهم به پنهان کاری می کند. جالب تر اینکه در شروع بیانات گوهربارش هم با لحنی شعاری از شفاف سازی جناب عسگری تشکر می کند!!!

7. در خصوص دریافت وام باید عرض کنم بیشترین وامی که بنده شخصا" دریافت نموده ام مبلغ 100 میلیون ریال است که برای خرید خودرو بوده نه خرید جایگاه دوست عزیز، در ضمن برادرانه به شما توصیه می کنم به جای حسادت و غصه خوردن از داشته های دیگران در رشد و تعالی خود بکوشی زیرا که عزت و ذلت دست اوست (تعزمن تشاء و تذل من تشاء).

8. اما حکایت بوسیدن دست و.... معروض می دارم که بنده هنگام دریافت جایزه شانه ایشان را با نیت به جا آوردن حق استاد و شاگردی بوسیدم. و باید به اطلاع شما برسانم که بعد از آن چندین مرتبه فرصت دست بوسی بزرگان فرهنگ و هنر کشور نصیب بنده شده که به آن افتخار هم می کنم زیرا که بنده به اصولی اعتقاد دارم که یکی از آنها همین رعایت کسوت است.

9. در مورد نامه کذایی مورد اشاره شما هم بنده بی اطلاعم و هیچ طومار، نامه و یا چیزی شبیه این را در تمام عمرم امضاء نکرده ام زیرا اعتقادی به این شیوه ندارم و همیشه نظراتم را صریح و شفاف اعلام کرده ام.

در انتها ضمن تقبیح رویه ای که برخی دوستان تحت عناوین مستعار در پیش گرفتند نظر آنها را به آیه شریفه «فلا تجسسوا .... / ویل اللمکذبین ....» جلب می نمایم و به آقای عسگری پیشنهاد می کنم برای جلوگیری از تکرار این موضوع (اهانت وتهمت به افراد ) از درج مطالب با اسم مستعار خودداری نمایند.

------------------------------

دیدگاه های خوانندگان

- یک تئاتری: جناب آقای زود بین، حالا که تمام سوابق هنری و اداری و شهرستانی شما رو خوندم حتما در دوره بعد شوراها اگه تمدید نشه به شما رای می دهم چرا این ها رو زیر پوسترتون ننوشتید بالاخره مردم باید بدونند از مسئولین و مشاوران یک نفر اهل هنر و تئاتر هست و گرنه همین هنرنمایی های مختصر شهرستان هم نبود.

- مثلا هنرمند: وقتی پسر خاله من برای اولین بار تو املاء 20 گرفت خاله ام چنان سر و صدایی راه انداخت که نگو به همه همسایه ها دوست ها آشناها خبر داد سر صف نون به همه گفت، تلفن کرد و ناهار داد و شیرینی داد و غوغایی به پا کرد که نگو خیلی ناراحت شدم دفتر مشق هامو که 20 گرفته بودم و مامانم هیچ توجهی نکرده بود با حسرت ریختم تو آتیش. حالا هم که بزرگتر شدم. هر روز یه پلاکارد می بینم قهرمانی (...) نفر رو در مسابقات شهرستانی موفقیت تیم کوهنوردی برای صعود به کوه های فشند. نایب قهرمانی کیک بوکسینگ بزرگسالان هشتگرد ووووووووو خوب که فکر می کنم می بینم رقابت با همشهریان خودمون انگار، شان و شوکت بیشتری نسبت به مسابقات استانی، شهرستانی و چاپ کتاب وووووووو چیزهای دیگه داره. خدا خاله ام را بیامرزه اگه زنده بود و پسر معتادشو تو خیابون می دید شاید یه بار هم موفقیت های منو تو همسایه هاشون جشن می گرفت.

- علی فلاح نژاد: با عرض سلام خدمت آقای عسگری. راستش اومدم ببینم چه خبره. غوغا کردی آقا. می خوام بگم آقایان {...} اون موقع که شما می رفتید آلمان پول های شمارو کی تامین می کرد؟ چند تا نامه از فرمانداری و شهرداری و... گرفتید که تمام خرج سفر شما رو تقبل کردن؟ حداقل حسین یه کار مذهبی داره {...} آدم نمیدونه چی بگه خدا وکیلی....{...} امیدوارم نقد های حسین زودبین به نتیجه برسه. راستی مگه شما یادتون رفته بعد از رئیس شورای نمایش شدن حسین چه جنگ و جدالی تو شهرستان راه انداختید؟ با آرزوی موفقیت برای اهل فرهنگ و هنر (اهل فرهنگ نه بی فرهنگ ها)!!!! راستی از حسن زودبین هم تشکر می کنم که جوابی دندان شکن به این آقایون داده بودند!!!!


نوشته شده در  سه شنبه 89/4/22ساعت  2:34 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()


فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
آیین نقد و بررسی کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری
نشست علمی درباره کتاب اشتهارد نوشته محمد پارسانسب
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]